loading...

000000000

عاشقا ای عاشقاعشق من رنگ خزونهتب من رنگ شقایش تو دشت بی نشونههستی رو یکسره باختمسوختن و موندن و ساختناول عاشقی اینه آخر عاشقی اونهعاشقا آی عاشقاعاشقا آی عاشقااون می گفت برام می میرهاون که می گفت از مح

♥حسـ ــین♥ بازدید : 61 جمعه 19 بهمن 1397


عاشقا ای عاشقا
عشق من رنگ خزونه
تب من رنگ شقایش تو دشت بی نشونه
هستی رو یکسره باختم
سوختن و موندن و ساختن
اول عاشقی اینه آخر عاشقی اونه
عاشقا آی عاشقا

عاشقا آی عاشقا


اون می گفت برام می میره
اون که می گفت از محبت تا منو از من بگیره
دیگه تو نگاه گرمش واسه من حرفی نمونده
بارون محبتی نیست دیگه قلبش یه کویره
عاشقا آی عاشقا

روزی روزگاری داشتیم شوق انتظاری داشتیم
توی شهر عاشقی ها
پاییز و بهاری داشتیم
تو دیار بی کسی ها گل آرزو می کاشتیم
واسه ی یه لحظه دیدن دل بی قراری داشتیم
آشیونه رو به هم ریخت بازی دست زمونه
من یه سر گردون عاشق اون نمی خواد که بمونه
توی چشماش نمی خونم قصه های آشنایی
من هنوز باور ندارم این دو تا چشما همونه
عاشقا آی عاشقا







اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    آرشیو